این فیلم کوتاه دختر کرد یزیدی رو می دیدم که چه راحت جانش را به حراج گذاشتند و انقدر مشت و لگد حواله اش کردند تا خونین بر زمین ماند و اخر با یک سنگ بزرگ راحتش کردند.
خوب است اختیار هستی با انسان نیست.
و جولان دادن هر موجود حدی دارد.
انجا عراق بود و اینجا ایران، جای جایش هنوز ظلم بیداد می کند
چه در ان کومه ها و زاغه های بی نفس چه انجا در بالاترین حضور تمدن.
از کوچکترین جزء تا بزرگترین جزء.
از خانواده تا . . .
هنوز که هنوز است نفسمان به ظلم عادت دارد.
از کوچکترین جمعمان تا جامعه مان ، همه جا می توان عادت را دید. و البته استثنائاتی که درونشان از این عادت تهی است.
باید برای این
عادت کاری کرد.
-----
خوب نبودم بدتر شدم!