2006-07-15

کدام فاطمه؟ 

تولد فاطمه (س) مبارک باد. هیچ چیز دیگری نمی توان گفت، هیچ توصیف دیگری نمی توان داشت، کلمه گویای واقعیت است، که دیگر توصیفات را آنچنان به وهم آلوده ساخته اند که جایی برای فهم باقی نگذاشته اند، راستی کدام فاطمه، یا کدامین فاطمه ، ما که را می گوییم، انها چه کسی را؟
آنها چه می خواهند ؟ ما به چه می خواهیم؟ هدفهایمان چه بسیار متفاوت شده از خواستنهایمان، که او از فاطمه دری می داند و معتقد است پهلویی شکسته شده و دری آتش گرفته و کودکی سقط شده و من در این فکر که این چه کوچک است، که تنها برایش بگرییم که و سوگوار باشیم که تفاوتش این است، خوب آخر این پاره تن پیامبر بوده! همین مگر همان نبی عنوان نکرد که من هم انسانی چونان دیگرانم؟ وقتی او به چنین صراحتی این چنین خود را برابر می داند من چه کوچکم که تنها برای پهلویی به زخم دری گرفتار در رنجم و گویا بهترین را می شناسم ، که مگر بسیار بسیار از نیکویان نبوده اند که به دشنه دژخیم رخت بربسته اند؟
آیا این مایه تفاخر است و بزرگی را تنها از این باید جست ؟ چه کوچکند که کوچک می خواهندش تنها به همین بهانه بی هیچ درکی و اندیشه ای، بی هیچ فهمی و تعقلی؛ پاره تن پیامبر را این چنین پایین اورده که ضربه در و دیوار را مایه بزرگیش بدانیم که این رنجش بود! تازه اینها همه در این هست که روایتی صحیح باشد و تاریخی استوار که بیشتر روایتهای تاریخیمان به وهم دوست داشتن آلوده‌اند تا بودن. اندکی درنگ مگر ان روز پیامبری که هنوز کفنش نپوسیده این چنین بی حرمت است تا خلفایی که خود را بر جای او خوانده با خاندانش چنین بی احترامی کننند؟ در عجبم از این دید کوتاه که برای آنچه دلش می خواهد چه ها که نمی کنند؟ از محسن بگذریم که اکثر روایتهای صحیح از بودنش سخنی به میان نمی اورند و خرافه آنچنان راه باز کرده که عین حقیقت گشته!
گویا همیناند که با ابوسفیان ان روز سقیفه به پیش امده اند، شمشیر برکشیده که ما حامی تو ایم با ما برخیز تا خلافت را به قریش بازگردانیم، اینان نیز امامتشان در حد همان نگاه ابوسفیان است، بازگرداندن به هر وسیله ای که می شود که این حق ما هست، بدون آنکه روشن کنند که "این"، همان که از حق بودنش دم می زنند چیست؟ آن چیست که حتی علی هم برای گرفتنش اهمال کرد و خشونت نورزید،
آه که چه ساده ایم و چه بد درمیانه تلاشهای پنهان و الوده به استقبال خرافه می رویم که بر ما خوش امدی.
خواستم فاطمه را تعریف کنم، هیچ از خودش گویا تر نیافتم، بدون هیچ نیازی به دری و میخی و کودکی محروم از بودن، تنها فاطمه ؛ میلادش مبارک و به آنان که هنوز روی در سنت دارند و آموزه های معرفت را دور از انسانیت نمی دانند توامان میلادش و روز زن مبارک.


بیشتر بدانیم

آیت الله طالقانی
دکتر علی شریعتی
مصطفی چمران
امام موسی صدر


آن مرد می رود؛ آن مرد آهسته می رود؛
آن مرد در باران می رود؛

اما یاد آن مرد خواهد ماند

عکسهای سادگارس


لینکدونی


آرشیو

تماس با ابوذر

برای اگاه شدن از مطالب این وبلاگ ادرس خود را ثبت نمایید
powered by Bloglet



خوش آمديد