دوباره با یک خواب شروع شد، از یکی دو روز قبل در زمزمه های خودم نشانه ای می خواستم. و ان شب با یک خواب شروع شد، تشویش سر اغازش بود، آشوب همراهش و دلمشغولی ثمره اش، و آن اصرارهای حضور شاید یکی از نتایجش بود، امروز بزرگواری متذکرم شد به این نکته:
که ارامش با یاد خداست .
وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ
من كار خود را به خدا واگذارم كه خداوند نسبت به بندگانش بيناست! - غافر-44
نمی دانم چه خواهد شد . . .