او رابعه است، او كه شبانه روزي هزار ركعت نماز مي گزارد. روزها همه به روزه است و شب ها بيدار و سر به سجده. او رابعه است وقتي چراغ در خانه ندارد انگشتش را چراغي مي كند و تا صبح دستش روشن است. او همان است كه سجاده بر هوا مي اندازد و به كوه که مي رود، آهوان و نخجيران و گوران به او تقرب مي جويند.حالا تو مي خواهي به خواستگاري او بروي، به خواستگاري رابعه! هرگز، هرگز، تن نخواهد داد. كه هزار سال او را گفتند چرا شوهر نكني؟ گفت: سه چيز از شما بپرسم مرا جواب دهيد تا فرمان شما كنم.
ادامه ...