در اين همهمه انتخابت انقدر گم شدم و از خود دور شدم كه حتي حضور شريعتي و چمران هم به گوشه دلم رفته بود.
الان دروزنامه هستم و مشغول گوش دادن به صداي خوش سيد خليل
ساقي چمن و گل را بي روي تو رنگي نيست
شمشاد خرامان كن تا باغ بيارايي
.
.
.
لطف آنچه تو انديشي
حكم آنچه تو فرمايي
.
زين دايره مينا خونين جگرم اي دل
تا حل كنم اين مشكل در ساغر مينايي
.
.
.
هو حق مددي مولا بر ما نظري بنما
.
ياد چمران و شريعتي بخير.
خدا كند بتوانم ادامه دهنده باشم.
من با تو و تو و تو و تو ... همه با هم .
نجوايي همدلانه همراه با چمران:
به سه خصلت ممتازم :1)عشق که از سخنم و نگاهم، دستم و حرکاتم،حیات و مماتم عشق می بارد.در آتش عشق می سوزم و هدف حیات را، جز عشق نمی شناسم.در زندگی جز عشق نمی خواهم و به جز عشق زنده نیستم.2) فقر که از قید همه چیز آزادم و بی نیازم و اگر آسمان و زمین را به من ارزانی کنند تأثیری نمی کند.3) تنهایی که مرا به عرفان اتصال می دهد و مرا با محرومیت آشنا می کند.کسی که محتاج عشق است در دنیای تنهایی با محرومیت می سوزد و جز خدا کسی نمی تواند انیس شبهای تار او باشد و جزستارگان اشک های او را پاک نخواهد کرد و جز کوه های بلند راز و نیاز او را نخواهند شنید و جز مرغ سحری ناله صبحگاه او را حس ناله نخواهد کرد.به دنبال انسانی می گردد تا او را بپرستد یا به او عشق بورزد ولی هرچه بیشتر می گردد کمتر می یابد... .