بمیرید، بمیرید، در این عشق بمیرید
در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
بمیرید، بمیرید، وزین مرگ نترسید
کزین خاک برایید سماوات بگیرید
بمیرید، بمیرید، و زین نفس ببرید
که این نفس چو بند است وشما همچو اسیرید
یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان
چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید
بمیرید، بمیرید، و از این ابر برایید
چون زین ابر برایید همه بدر منیرید