2005-04-22

تاکید بر اعجاز محتوایی(خلاصه ای از جلسه قران و انسان معاصر) 

84/2/1 حسینیه ارشاد جلسه سوم از سلسله جلسات انسان معاصر و قران
دکتر محسن کدیور:
عموم گذشتگان، بيشتر به جنبه اعجاز عددی قرآن می‌نگريستند، ولی در جهان جديد در مواجهه با رقبای جهانی دقت در اعجاز محتوايی قرآن بيشتر شده است.
كديور اعجاز محتوايی قرآن را دارای هفت بخش خواند و گفت: اولين بخش از اعجاز محتوايی قرآن، امور ايمانی است كه بايد به آنها باور داشت؛ چنين امور ايمانی در قرآن هم عقلی است و هم قلبی، در صورتی كه در اديان ديگر بين اين دو حوزه تفكيك قائل می‌شوند. مهمترين حوزه ايمانی كه دو سوم قرآن را در بر می‌گيرد حوزه «خدا و آخرت» است.
نويسنده كتاب «دفتر عقل» دومين اعجاز محتوايی قرآن را «تاريخ دين» دانست و با اشاره به اين كه تاريخ دين در قرآن از حضرت آدم تا ديگر پيامبران را در بر می‌گيرد، ادغان كرد: پردازش زندگی تاريخ انبياء يكی ديگر از موارد اعجاز محتوايی قرآن است، در اين بخش مهمترين نكته‌ای كه در قرآن بررسی شده اسـت، زندگی خود پيامبر اسلام می‌باشد كه از قضا غير مسملانان فراوان در آن چالش كرده‌اند، مثلاً به طور خاص پس از ۱۱ سپتامبر گفته‌اند «قرآن متن خشنی است» درباره اين ادعای غلط بايد پاسخ داد كه جنگ‌های قرآن، تنها مربوط به زمان نزول است يا دائم است؟ به نظر من اين نبوده است كه قرآن اول جنگ را مطرح كرده باشد پس از آن «صلح» را، بلكه برعكس بوده است.
كديور افزود: سومين بخش از اعجاز محتوايی قرآن «آيات عبادی» قرآن است، در اين بخش آياتی مثل ايه «صلاة»، «زكات» وجود دارد. در اين بخش سئوال‌هايی كه وجود دارد اين است كه آيا خداشناسی و آخرت شناسی قرآن، بهترين نوع و قابل دفاع است؟ آيا اگر اين حوزه از قرآن نبود، ما هيچ منبعی در اين حوزه نداشتيم؟ آيا ايمان بدون عبادت عملی اساساً معنا و مفهومی دارد؟ چون می‌دانيم كه در حوزه عباديات، قرآن در جهان جديد رقيبی به نام عرفان پيدا كرده است.
كديور در ادامه، «اخلاق قرآنی» را بخش ديگر اعجاز محتوايی قرآن توصيف و تصريح كرد: در جهان جديد، دو گونه اخلاق وجود دارد، يكی اخلاق دينی و ديگری اخلاق سكولار. اخلاق سكولار بر اين اعتقاد است كه ما اخلاق اين دنيای را طوری تنظيم می‌كنيم كه بدون خدا امكان پذير باشد؛ اما آيا می‌توان با حذف خدا اخلاقی زيست؟ مومنان هم بر اين اعتقاد هستند كه اخلاق تنها با اعتقاد به وجود خدا ممكن است، اما آيا واقعاً اخلاق مومنانه بر اخلاق عرفی رجحان دارد؟
نويسنده كتاب «حكومت ولايی» پنجمين بخش را «حوزه حقوقی - شرعی» قرآن دانست و با اشاره به اين كه منظور از حوزه حقوقی همان فقه معاملات و آياتی كه دلالت به احكام شرعی دارنده است افزود: احكام حقوقی و شرعی مانند «حقوق زن»، «ديه»، «ربا» و ... جزء احكامی در زمان حاضر هم اجرايش می‌تواند عادلانه و عاقلانه تلقی شود؟ آيا اين آيات و احكامی كه در قرآن آمده اجرايش دائمی است يا مبتنی بر يك زمان محدود؟ آيا اين احكام نسبت به شرايط و دوره‌های مختلف می‌تواند متغير باشد؟ چرا كه اين احكام در دوره نزول مومنان را آگاه و قانع كرد، اما حال هم اين احكام می‌تواند افراد را قانع كند؟ آيا نبايد يك قرآن شناس امروزين آن احكام را با تفسير كند؟ آيا وابستگی به تفاسير گذشته در اين حوزه، ما را اقناع نمی‌كند؟
كديور بخش بعدی «اعجاز محتوايی قرآن» را حوزه سياسی، اجتماعی (علوم انسانی) قرآن ، عنوان و اظهار كرد: سئوال مهمی كه در اين حوزه مطرح می‌شود اين است كه قرآن را در حوزه سياسيات مطالبی گفته، اما آيا ما در حال حاضر موظف به تمامی آن هستيم؟ آيا قرآن مثلاًً در حال حاضر در زمينه علم عرضه و تقاضا در علم اقتصاد، مطالبی دارد؟ آيا می‌توان اصل اقتصادی را از كتاب و سنت استخراج كرد؟ از كتاب می‌توان انتظار سياست را داشت؟ اگر در حوزه سياست نظری داده است، مثلاً قرآن در زمينه مشروعيت در جهان جديد، چه نظری دارد؟ بنابراين اثر كتاب در اين زمينه تئوری پردازی،بايد مصاديق آن را بازشناخت. سخن من اين است كه قرآن در اين زمينه‌ها نه كاملاً مسكوت بوده و نه كاملاً در مقام تئوری پردازی برآمده است.
وی با اشاره به آياتی كه در بردارنده علوم تجربی هستند، يادآور شد: آيات علمی تجربی قرآن، به معنای اين است كه قرآن تماماً اهتمام به علوم تجربی داشته است؟ درست است كه در قرآن آياتی در اين زمينه آمده است، اما واقعاً مراد قرآن كيهان شناسی بوده است؟ چرا كه اين آيات مبتنی بر ضوابط عصر نزول است، اگر چنين باشد، اين رويكرد در دوران جديد، نادرست است؟ اگر كيهان شناسی قرآن مبتنی بر ضوابط كيهان شناسی عصر جديد (كپلری) است پس چگونه در زمان نزول عده‌ای ايمان آورده‌اند؟ اگر براساس ضوابط هيأت بطلميوسی آن زمان است، آيا می‌توان آن آيات با شرايط امروز سازگار باشد؟ اين كه در قرآن سخنی بر ضد علم آمده است، يا خير، اين موضوعی است كه من در آينده بيشتر خواهم پرداخت.
كديور در پايان به مناسبت بعثت پيامبر اكرم با اشاره به آيه «ما كان محمد ابا احد من رجالم و لكم رسول الله و خاتم النبيين» خاتم بودن پيامبر را متعارض با پلوراليسم دينی خواند و تصريح كرد: اين آيه بر اين تأكيد دارد كه پيامبر پدر هيچ كسی نيست و آخرين پيامبر خداست. من معتقدم اين دين (اسلام) سعادت تمامی اقوام را تضمين می‌كند و بنابراين داعيه پلوراليسم دينی كه معتقد است تمامی اديان بر حق هستند را نمی‌پذيرم، چرا كه اعتقاد به آن با خاتم بودن پيامبر اسلام و رستگاری انسان‌ها توسط خداوند متعارض است.
این متن را بچه های ایکنا از مراسم تهیه کرده اند


بیشتر بدانیم

آیت الله طالقانی
دکتر علی شریعتی
مصطفی چمران
امام موسی صدر


آن مرد می رود؛ آن مرد آهسته می رود؛
آن مرد در باران می رود؛

اما یاد آن مرد خواهد ماند

عکسهای سادگارس


لینکدونی


آرشیو

تماس با ابوذر

برای اگاه شدن از مطالب این وبلاگ ادرس خود را ثبت نمایید
powered by Bloglet



خوش آمديد