شنبه هفته گذشته به دنبال سلسله دیدارهایی که داشتیم و الته مدتی بود به تعویق افتاده بودبه دیدن کرباسچی رفتیم. مرد اول شهرداری تهران و مدیر موفق دوران سازندگی که الان در خانه نشسته و مشغول تالیف کتابی با محوریت مدیریت شهری در تهران و فکر کنم با نگاه به مدیریت شهری لندن می باشد.
جای همگی خالی اول گفته بود یک ساعت وقت دارم ما که رفتیم خودمان بعد از دو ساعت و چهل و پنج دقیقه خسته شدیم و خداحافظی کردیم.
یک سری سوالات صریح کردیم از مدیریت شهری گرفته تا کاندیدا شدن اقای هاشمی و البته او هم صریح با نوع نگاه خودش جواب داد، بگذریم از اینکه جوابها چه بود، ولی عده ای می گفتند او برایمان شکست، من که موافق نیستم برای من همان انتظاراتی را بر اورد که قبلا از او داشتم یک مدیر بدون انکه جامع نگری داشته باشد
مدیری که تنها سعی در بالا بردن یک جنبه از جنبه های مختلف توسعه داشت.
مدیری که برای بخش خودش حاضر شد تمام بخشهای دیگر توسعه پذیر را قربانی کند .
«یک کارگزار سازندگی»