وقایع اتفاقیه

زین همراهان سست عناصر دلم گرفت شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

ز خاک ناله کنم

یا

زخاکیان ای مرد؟

زمرگ ناله کنم

یا

ز مرده ها ای مرد؟

ز ساکنان فضای سکوت می نالم

به زنده ها که حقیقت بر ایشان مرگ است

ز خاکیان نشسته به شهر جوشش ایمان

ز ساکنان فضای سکوت می نالم

به بعد فاصله و این هبوط می گیریم

ز ستر ننگ خیانت به دوش بارامانت

از این عتاب بلاخیز بر حریم رسالت

من ازملولی بیدارها در اندوهم

ز سکر و مستی هشیارها غم الودم

به بسته بودن لبهای سرخ می گیریم

به واژه های عبث

به بیت های غزل یاس و نومیدی

به فصل ساکت پویایی تو می گریم

...