2004-01-16


خانمی در صحبتهایش با استانداران یک جمله ای گفت که جای تامل و تعمق داره
اون گفت که مهمترین کار من از بین بردن وجه قدسی قدرت بوده - البته نقل به مضمون
این حرف خیلی معنا با خودش داره بخصوص اگر بدانیم از مشکلات اساسی ما این هست که با دادن وجه قدسی به حاکم ، امکان نقد او از ما گرفته می شود

ای مطلب هم به نقل ازشرق:

حسن يونسي فرزند وزير اطلاعات و يكي از نامزدهاي تأييد شده نمايندگي مجلس طي نامه سرگشاده اي از وضعيت ردصلاحيت ها انتقاد كرده است. متن اين نامه به شرح زير است :

من خودم را داوطلب نمايندگي مردم كردم چون فكر مي كردم مثل يكي از آنها هستم يا حداقل چون دوست دارم مثل يكي از آنها باشم و از جنس آنها باشم. من هم مثل اكثر مردم كوچه و بازارگاهي دچار لغزش ها و كوتاهي هايي مي شوم، من هم گاهي نمازم قضا مي شود، گاهي هم ممكن است به هر دليلي وقتي در سحرگاه ماه رمضان همسايه مان سركي بكشد چراغ خانه مان را خاموش ببيند. من هم گاهي ريشم را مي تراشم و شلوار جين مي پوشم. من هم مانند بسياري از مردم كوچه و بازارگاهي به خودم جرأت مي دهم و همه تقصيرها را به گردن مسئولين مي اندازم و حتي گاهي علني مقامات عالي نظام را به باد انتقاد مي گيرم. گاهي هم اداي روشنفكران را در مي آورم و در بحث و جدل ها، اصولي را كه شما و دوستانتان مسلم فرض كرده ايد به چالش مي كشم تا شايد در اين ميان دستاويزي براي آرامش پيدا كنم. گاهي هم وقتي درگيرودار جدل هاي سياسي از همه چيز و همه كس از اصلاح طلب گرفته تا محافظه كار خسته مي شوم راهي نمي ماند و ناچار راه گريز از اين وضعيت را در تغيير ساختاري جست وجو مي كنم. من خود را داوطلب نمايندگي مجلس كردم چون دوست داشتم از جنس همين مردمي باشم كه براي شما ناشناخته اند.

اما دوستان عزيز باور كنيد وقتي ديدم بسياري از كساني كه من درس سياست و شجاعت و حقيقت طلبي و آزاديخواهي را از آنها فراگرفته ام و حتي امام و انقلاب را از زبان آنها شناخته ام در دايره تنگ صلاحيت براي نمايندگي از همين مردم نمي گنجند، از اينكه در مقابل آنها صلاحيت مرا تأييد كرده و شايسته نمايندگي مردم دانسته بوديد احساس شرم كردم. علاوه بر آنكه دوستان و اطرافيانم با گوشه و كنايه و طنز به من مي گفتند كه حتماً در تو عيبي بوده است كه صلاحيتت تأييد شده است.

آقايان محترم، باور كنيد من نه از بهزاد نبوي و آرمين انقلابي ترم و نه از آنها به امام و آرمان هايش آشناتر، نه از كولايي به سياست خارجي آگاه ترم و نه از ميردامادي به مسايل امنيت ملي عالم تر، نه از خاتمي با سياست آشناتر و نه از خوئيني و حقيقت جو با زواياي انديشه هاي قشر دانشجو آشناتر و نه از منتجب نيا و قوامي ديندارتر و با اسلام آشناتر، نه تنها يك روز در جبهه نبوده ام كه معني حتي يك روز اسارت چون ناصر خالقي ها را هم نمي دانم.

آقايان محترم لطفاً يا چتر نظام اسلامي را آنقدر بگسترانيد و اين دايره را آنقدر وسيع كنيد كه سياستمداراني چون بهزاد نبوي ها هم در آن بگنجند يا نام مرا نيز از اين دايره تنگي كه هر روز هم تنگ تر مي شود و فقط اقليت شناخته شده اي در آن جاي مي گيرند خارج كنيد و مرا از ملامت دوستانم برهانيد.


بیشتر بدانیم

آیت الله طالقانی
دکتر علی شریعتی
مصطفی چمران
امام موسی صدر


آن مرد می رود؛ آن مرد آهسته می رود؛
آن مرد در باران می رود؛

اما یاد آن مرد خواهد ماند

عکسهای سادگارس


لینکدونی


آرشیو

تماس با ابوذر

برای اگاه شدن از مطالب این وبلاگ ادرس خود را ثبت نمایید
powered by Bloglet



خوش آمديد