همايش آموزه هاي مولانا برای انسان معاصرهم تمام شد
اولا نمي دانم چرا انقدر تبليغات براي اين برنامه کم انجام شده بود تقريبا هيچ خبر خاصي حتي در طول مراسم هم از طرف روزنامه ها پخش نشد؟؟؟؟؟
انگار هيچ پوششش خبري نداشت
واقعا براي اين برنامه زحمت کشيده بودند من از حدود 5 ماه پيش در جريان انجام اين برنامه بودم بخصوص خانم سميه توحيد لو که دبير اجرايي برنامه بود ، کلا برنامه دانشجويي بود و به همت حدود 50 تن از دانشجويان تهراني که عمدتا مال دانشگاه تهران بودند مراسم سرانجام يافت.البته اين بچه ها ويژنامه اي را هم براي اين مراسم تهيه کرده بودند که در قطع ويژه نا مه هاي روزنامه ايران و توسط موسسه ايران به چاپ رسيده بود که 40 صفحه داشت با آثاري از آن ماري شيمل، اريک فروم،عبدالکريم سروش،فرانکلين روئيس،کلمن بارکز،تقي پور نامداريان،علي بياني،خسروناقد، حسن لاهوتي،ساميه بصير مژدهي، قمر آريان و مجتبي بشر دوست و تعداد ديگري از دوستاداران و علاقمندان به مولانا.
نکته قابل توجه که حتي يک عکاس درست و حسابي هم از اين رويداد که تا به حال در ايران نادر بود هيچ مستندي تهيه نکرد ، واقعا حيفمن با کمال تاسف براي خودم 2 روز اول مراسم را نبودم ولي روز سوم خوشحال شدم که توانستم بعد ازمدتها جمعيت به آن عظيمي را براي رويدادي فرهنگي در يک جا ببينم، مکان مراسم در باشگاه جديد التاسيس دانشجويي دانشگاه تهران قرارداشت که مديريت ان را حجتي از اعضاي سابق تحکيم به عهده دارد، جمعيت بسيار قابل ملاحظه بود، در ان فضاي تنک صحبت از حضور بيش از 5000 تن مشتاق بود، ساعت حدود 10:27 بود که به جلوي در ورودي باشگاه (خ 16 آذر ،رو به روي درب غربي)رسييدم ، جمعيتي حدود 100 نفر پشت در ايستاده بودند و درها را با اين عنوان که جا نيست بسته بودند بيشتر افراد پشت در داراي کارت دعوت بودند و تعدادي از سخنرانها هم پشت در درحال صحبت با نگهبانان مراسم، جلائي پور هم پشت در مانده بود بانشان دادن کارت عضو هيئت علمي دانشگاه خواستار باز شدن در بود ولي متاسفانه حتي نگهبانان به کارمندان وکارکنان دانشگاه هم محل نمي گذاشتند، يکي از افراد پشت در که ريش توپي پري هم داشت و گويا وابسته به يکي از اين جاهاي خاص هم بود به جلائي پور گفت اقا برو از اون در چرا سر و صدا مي کني و در جواب شنيد نميرم مي خوام اين در باز بشه که طرف يک جواب کلنگي به اون داد و متقابلا يکي از دانشجويان هم يک جواب در حد و اندازه طرف ولي مودبانه نثار ان مرد ريش توپي کرد خلاصه بعد از مدتي از اين در به آن در شدن بالاخره در باز شد و باز ماند واقعا جمعيت داخل فوق العاده بود سالن به هيج عنوان ظرفيت چنين نفراتي را نداشت ، بعد از خواندن قران ابتدا نوبت سخنراني دکتر سروش بود متاسفانه به علت تراکم و ازدحام جمعيت نتوانستم هيچ مطلبي يادداشت کنم ولي اونهايي که علاقمند هستند کافي 5 مطلب از دکتر در مورد مولانا را مطالعه کنند مطالب امروز هم دستشان مي ايد پس از سخنراني اصلي مراسم به سه سالن مجزا انتقال يافت در سالن اصلي دکتر دادبه در مورد هويت ملي ايراني در اشعار مولانا صحبت کرد وگفت«عرفان و عشق آرياي است و بطور اخص ايراني»و«پيش از جا افتادن فرسو فريسو پرشيا، خراسان معادل و مرکز ايران محسوب مي شده است»ودر پايان هم قسمتي از آن منظومه شهريار در مورد ايران را خواند در سالن جانبي 2 هم دکتر حسيني نسب گفت«بين انسان محوري و اومانيسم، جهان مدرن با خدا باوری مولانا هيچ گونه تفاوتي وجود ندارد پس از او هم شريفي از دانشجويان جوان و آينده دار شيرازي مقاله خود را ارائه کرد و گفت به نظر من مي توان يک نگاه فوکويي به مطالب مولانا داشت.در سالن اصلي پس از ان دکتر احسان نراقي صحبت کرد وي متذکر شد من خودم را مولوي شناس آنگونه که دکتر سروش و ديگر بزرگان هستند نمي دانم و تنها بخاطر جمع دانشجويي قول سخن گفتن دادم وي سپس به ذکر خاطراتي از زمان دانشجويي در ژنو پرداخت که درگير مولانا بوده ،پس از وي به سالن جنبي و ميزگرد آزاد دکتر محمود صدري رفتم که در همان حال دکتر موحد در سالن اصلي در حال سخنراني بود، دکتر صدري که او نيز در امريکا اقامت دارد صحبت از پروژه گفتگوي بين المذاهب در انجا با همراهي تعدادي از استادان يهودي و مسيحي کرد وي معتقد بود با اين گفتمان بايد جلوي 17 مليون مسيحي معتقد به فاندامنتاليزم(خدا کند درست نوشته باشم)ايستاد ،انان که گروه فشار قويي را در امريکا تشکيل مي دهند معتقد به صلح جهاني نبوده و حتي سازمان ملل را مخل مباني آرمانگرايانه اخرالزمان خويش مي دانند در جايي ديگر او اشاره کرد در دنيا هر روز 2 دين جديد بوجود مي ايد که 0.9 انها از بين مي رود وي اشاره کرد براي اين گفتگو بايد از الگوي شمولگرايي تفضيلي مولانا استفاده کردالبته يادم رفت بگويم قبل از سخنان دکتر صدري دکتر محمدي هم در مورد آداب و شرائط سماع صحبت کرد که خيلي جالب بود وي سماع فعلي را قلب شده از حالت اصلي خود دانست وي شروطي را براي سماع شمرد و حالاتي را براي ان بيان کرد که مانند عامل بودن به احکام شريعت چونان مولانا و الخ .در انتهاي صحبتها هم دکتر رهبر صحبت کرد و گفت با همراي وزارت فرهنگ و اموزش عالي(اسم جديدش يادم رفته)قرار هست برنامه اي در بزرگداشت آن ماري شيمل در ابتداي سال بعد در ايران داشته باشيم بعد هم داماد علامه جعفري(باز هم اسمش يادم رفته) که فکر ميکنم رئيس و يا کي از گردانندگان انجمن فلسفه و حکمت هست در مورد دکتر هادي حائري
صحبت کرد و در پايان سخنراني ها شاهد سخنراني استاد بزرگوار دکتر محمد اسلامي ندوشن بوديم و در پايان برنامه هم نزديک به دو ساعت هنرنمايي استاد شهرام ناظري با همراهي گروه مولوي وتمام
من هم خسته شدم
شب هم سر درد دارم وهم شديد خسته ام از صبح تا شب تنها توانستم ساعتي را بر روي زمين بنشينم
تابعد